اسید فیتیک (IP6) و تأثیر آن بر قابلیت دسترسی فسفر فیتاته و اثربخشی آنزیم فیتاز
ویژگیهای شیمیایی اسید فیتیک (IP6) و تأثیر آن بر قابلیت دسترسی فسفر فیتاته و اثربخشی آنزیم فیتاز
جیرههای طیور اصولا از دانهی غلات تشکیل شدهاند و بخش زیادی از فسفر آنها در مولکول اسید فیتیک (IP6) قرار دارد، که این امر قابلیت دسترسی فسفر را کاهش میدهد. اسید فیتیک (IP6) یک ترکیب اسیدی بسیار واکنش پذیر است که به آسانی به کاتیونهای معدنی متصل شده و به ترکیبی پیچیده موسوم به فیتین تبدیل میشود. ویژگیهای شیمیایی اسید فیتیک (IP6)، اثر بخشی فیتاز درونزادی (مترشحه در روده) و برون زادی (فیتاز موجود در جیره) و همچنین قابلیت دسترسی فسفر فیتاته (PP) و کلیه مواد معدنی باند شده به اسید فیتیک را تحت تاثیر قرار میدهد. پژوهشها نشان میدهند که به حداقل رساندن کمپلکسهای مواد معدنی- اسید فیتیک (IP6) در شیرابهی هضمی موجود در دستگاه گوارش طیور، ممکن است به افزایش قابلیت دسترسی فسفر فیتاته در غیاب فیتاز خوراکی انجامیده و همچنین، کارآیی فیتازهای خوراکی را بهبود بخشد. درک این فعل و انفعالات و چگونگی تاثیر آنها بر کارآیی فیتازهای مختلف، ابزاری ارزشمند را برای انتخاب زمان استفاده از فیتاز و نوع فیتاز مصرفی در شرایط مختلف، ایجاد میکند. دستیابی به چنین درکی، زمینه را برای بسط روشهای جدید و همچنین به حداقل رساندن هزینه و بهبود کارآیی روشهای فعلی، بهمنظور کاهش میزان فسفر دفع شده توسط طیور مهیا میکند.
شرح مسئله
امروزه، تجمع فسفر در خاک و به مخاطره افتادن کیفیت منابع آب سطحی (که ممکن است ناشی از ورود فسفر به رودخانه ها از طریق رواناب ها و شست و شوی خاک باشد) چالشی مهم و قابل توجه برای صنعت مرغداری محسوب میشود. نگرانیهایی که سابق بر این در رابطه با محتوای فسفر بستر طیور، در نقاط مختلف دنیا مطرح میشد اکنون به مهمترین دغدغهها در میان قانونگذاران، عموم مردم، مرغداران و مدیران تبدیل شدهاند. در مناطق خاصی از جهان، مصرف بستر طیور به عنوان کود زراعی (که براساس محتوای فسفر خاک و کود صورت میگیرد)، به واسطه اعمال مقررات جدید، محدود شده است.
بر اساس قوانین وضع شده در ایالت مریلند، مرغداران ملزم به استفاده از فیتاز یا سایر مواد افزودنیهایی هستند که دفع فسفر به محیط را کاهش میدهند. با توجه به محدودیت زمینهای زراعی (برای استفاده از کود طیور) در مناطقی که تراکم مرغداریها در آنها بسیار زیاد است، صنعت طیور باید به دنبال راهکارهایی باشد که به واسطه آنها دفع فسفر کاهش یافته و در عین حال درآمد تولیدکننده چندان تحت تأثیر قرار نگیرد.
چرا میزان فسفر در کود طیور نسبت به سایر مواد مغذی بیشتر است؟ دانههای غلات اجزای اصلی تشکیل دهندهی جیرهی طیور محسوب میشوند. بخش اعظمی از فسفر ذخیره شده در دانههای غلات به صورت فسفر فیتاته میباشد که از قابلیت دسترسی پایینی برای طیور برخوردار است. قابلیت دسترسی فسفر فیتاته بین نمونههای مختلف یک خوراک خاص و نیز بین خوراکهای مختلف، متفاوت است. به همین دلیل، منابع معدنی فسفر نظیر فسفات فلورزدائی شده یا دی کلسیم فسفات برای تأمین احتیاجات به جیرههای طیور اضافه میشوند؛ در نتیجه میزان فسفر کل جیره بسیار بیشتر از مقادیر مورد نیاز پرنده خواهد بود. این فسفر مازاد، که عمدتا به شکل فیتاته بوده و از قابلیت دسترسی پایینی برخوردار است، به محیط دفع خواهد شد. کاهش فسفر دفعی در کود طیور به شیوهای کاملا اقتصادی، مستلزم درک تأثیر فسفر فیتاته (متدوالترین شکل فسفر در جیرهی طیور) بر کارآیی فیتاز، فراهمی فسفر فیتاته برای پرنده و مقدار فسفر موجود در فضولات دفعی میباشد. آگاهی از فعل و انفعالاتی که در دستگاه گوارش بین اسید فیتیک و سایر مواد مغذی موجود در جیره و شیرابهی هضمی رخ میدهد و چگونگی تاثیر این واکنشها بر اثربخشی فیتازهای مختلف، مؤلفهای مهم در انتخاب نوع فیتاز مصرفی و نیز زمان و مقدار استفاده از فیتاز میباشد. در سایه چنین درکی است که میتوان کارآیی بسیار پایین فیتاز درونزادی موجود در مخاط روده پرنده تحلیل نموده و در راستای بهبود آن گام برداشت.
تعریف اصطلاحات
قبل از آغاز بررسی «شیمی مولکول اسید فیتیک»، تعریف یکسری مفاهیم و اصطلاحات ضروری است. میواینوزیتول 1، 2، 3، 4، 5، 6- هگزاکیس دی هیدروژن فسفات (IP6)، نوعی فسفات آلی است که از فسفریله شدن یک قند الکلی حلقوی حاصل میشود. در گیاهان، IP6 به شکل آنیونی خود یعنی فیتات وجود دارد. در دانههای غلات بالغ IP6 به صورت کمپلکسهای نمکی با کلسیم، منیزیم و پتاسیم و در بعضی موارد به صورت متصل به پروتئین و نشاسته وجود دارند. به این کمپلکس یا فرم کیلاتی IP6، فیتین گفته میشود.
بروز اشتباه در به کارگیری اصطلاحات تعریف شده برای اشکال مختلف فسفر بسیار محتمل است. فسفر کل (TP) واژهای است که برای توصیف کل فسفر موجود در جیره به کار رفته و تمام اشکال فسفر جیره را در بر میگیرد. فسفر قابل دسترس (aP) به بخشی از فسفر جیره که جذب بدن حیوان میشود، اشاره دارد (حاصل تفریق فسفر موجود در انتهای ایلئوم از فسفر کل خوراک). فسفر ابقا شده، بخشی از فسفر جیره است است که در بدن باقیمانده و دفع نمیشود (حاصل تفریق فسفر مواد دفعی از فسفر کل خوراک).
همانطور که قبلا اشاره شد، بخش اعظم فسفر موجود در اقلام خوراکی دانهای در مولکول فیتین حضور داشته و به صورت PP نشان داده میشود. بخشی از فسفر که به مولکول فیتین متصل نشده باشد، به عنوان فسفر غیر فیتاته (nPP) نامگذاری میشود. میزان فسفر غیر فیتاته را میتوان با کم کردن مقدار فسفر فیتاتهی اندازهگیری شده از فسفر کل تعیین کرد.
تفاوت مهم میان aP و nPP در این است که واژهی aP تمام اشکال جذب شدهی فسفر اعم از فسفر معدنی (Pi) و فسفر آلی (شامل PP) را شامل میشود، در حالی که nPP فسفر فیتاتهی قابل دسترس برای حیوان را شامل نمیشود.
مقادیری nPP که برای جوجههای گوشتی در NRC (1994) توصیه شدهاند، عمدتاً بر پایه تحقیقاتی به دست آمدهاند که با استفاده از مقادیر aP موجود در متون علمی برای اقلام خوراکی مختلف، انجام شدهاند. بر اساس نسخه اخیر NRC نیاز فسفر غیر فیتاته در جوجهها از زمان تولد تا سن 3 هفتگی، نسبت به احتیاجات منتشره در نسخه قدیمی آن بدون تغییر باقی مانده است، حتی با اینکه احتیاجات مندرج در نسخه قبلی NRC به صورت aP میباشند. بنابراین به نظر میرسد که در جدیدترین نسخه NRC از فسفر غیر فیتاته و فسفر در دسترس به صورت مترادف استفاده شده است، حال آنکه این دو اصطلاح بر اساس تعاریف قبلی، معادل یکدیگر نیستند.
فیتین
فیتین عموما در دانهی گیاهان یافت میشود و محل استقرار آن در دانهی گیاهان مختلف، متفاوت است. حدود90 درصد فیتین موجود در ذرت در قسمت جوانهی دانه یافت میشود، در حالی که در گندم و برنج بخش اعظم فیتین در لایههای آلورون هسته و پوستهی خارجی قرار دارد. در بیشتر دانههای روغنی و دانههای حبوبات، فیتین به پروتئین متصل بوده و در داخل اجزای درونسلولی موسوم گلوبوئیدها که در سرتاسر دانه توزیع شدهاند، متمرکز است؛ با این حال، به نظر میرسد در دانههای سویا هیچ مکان خاصی برای فیتین وجود نداشته باشد . جایگاه فیتین در دانه و ارتباطات شیمیایی آن با سایر مواد مغذی، قابلیت دسترسی آن را تحت تأثیر قرار میدهد. فیتین بین 1 تا 3 درصد وزنی بسیاری از غلات و دانههای روغنی مورد استفاده در خوراک حیوانات مزرعهای را تشکیل میدهد.
نقش فیتین موجود در دانه به شرح زیر است:
1) منبع ذخیرهی فسفر
2) منبع ذخیرهی انرژی
3) رقیب آدنوزین تری فسفات طی دوره بیوسنتز سریع فیتین اندکی قبل از بلوغ دانه، زمانی که متابولیسم دانه مهار شده و دانه به خواب میرود
4) تثبیت کاتیونهای دو ظرفیتی مورد نیاز برای کنترل فرآیندهای سلولی که در هنگام جوانهزنی، تحت تأثیر فیتازهای درونزادی گیاه آزاد میشوند
5) تنظیم سطح Pi با قابلیت دسترسی آسان در دانه
مولکول اسید فیتیک (IP6) حاوی 2/28 درصد فسفر بوده و منبع اصلی فسفر در جیرههای مبتنی بر غلات (جیرههای طیور) است. حدود 80-50 درصد فسفر موجود در مواد خوراکی دانهای به شکل فیتاته میباشد . اهمیت اسید فیتیک (IP6) به عنوان یک مادهی مغذی، اصولا به محتوای فسفر آن بستگی دارد. در اغلب جیرههای طیور که مبتنی بر اقلام خوراکی گیاهی هستند، سطح فسفر برای تامین احتیاجات تغذیهای پرنده کافی خواهد بود به شرطی که فسفر فیتاته به صورت فسفر معدنی قابل دسترس از IP6 آزاد شود. به طور کلی، بدون بهرهگیری از یکسری راهکارهای تغذیهای، بخش اعظمی از فسفر فیتاته برای پرنده غیرقابل دسترس خواهد بود، بطوریکه در صورت عدم استفاده از منابع معدنی فسفر (دی و مونوکلسیم فسفات و …)، اغلب جیرهها فاقد فسفر قابل دسترس کافی برای تامین نیاز پرندگان خواهند بود. فیتین معمولاً بعنوان یک مادهی ضد تغذیهای در نظر گرفته میشود. چراکه این ترکیب از قابلیت بالایی برای تشکیل کمپلکس و یا اتصال با کاتیونهای معدنی در دانه یا جیره برخوردار است؛ این ویژگی موجب کاهش جزئی یا کامل زیست فراهمی کاتیونهای متصل به فیتین و همچنین فسفر فیتاته برای پرنده میشود.
ویژگیهای شیمیایی اسید فیتیک
اسید فیتیک دارای 12 پروتون یا جایگاه واکنش پذیر قابل تبادل میباشد. شش عدد از این پروتونها به شدت اسیدی هستند (2-5/1 =(pk ؛ دو پروتون خاصیت اسیدی ضعیفی دارند (تقریبا 6 ≈pk) و چهار پروتون دیگر خاصیت اسیدی بسیار ضعیفی دارند (11-9 =pk). این بدان معنی است که در pH معمول خوراک و دستگاه گوارش، فیتین حامل بار منفی قوی بوده و از قابلیت اتصال به کاتیونهای دو و سه ظرفیتی مانند روی، مس، نیکل، کبالت، منگنز، آهن و کلسیم و تشکیل کمپلکسهای بسیار پایدار با آنها برخوردار است؛ در نتیجه قابلیت دسترسی این مواد معدنی و همچنین فسفر فیتاته برای حیوان، کاهش مییابد. در پاراگراف زیر قدرت بازدارندگی مواد معدنی مختلف بر فعالیت فیتاز در 7=pH مقایسه شده است :
Zn2+ >> Fe2+ > Mn2+ > Fe3+ > Ca+2 > Mg+2
توانایی یونهای مختلف فلزی در مهار هیدرولیز فسفر فیتاته به پایداری کمپلکس تشکیل شده، pH محلول و نسبت مولی فیتات به ماده معدنی بستگی دارد.
علیرغم این واقعیت که کمپلکس IP6-Ca از پایداری کمتری نسبت به کمپلکس اسید فیتیک (IP6) با سایر یونهای فلزی برخوردار است، اما شاید این کلسیم جیره باشد که مهمترین نقش را در به حداقل رساندن اثربخشی فیتازهای برونزادی و درونزادی ایفا میکند. سطح کلسیم اضافه شده به جیرهی طیور 40-8 برابر بیشتر از سطح عنصر روی (Zn) میباشد؛ احتمالا اثر غلظت بسیار بالای Ca موجود در جیره، بر میل ترکیبی پایین این عنصر با فیتات غلبه کرده و آن را تحتالشعاع قرار میدهد به طوری که در مجموع کلسیم به واسطه غلظت بسیار بالای خود در خوراک، بیشترین نقش را در کاهش فعالیت فیتاز ایفا میکند. این اثر کلسیم ممکن است در حضور کاتیونهای دیگر تشدید شود، زیرا کلسیم در اثرات همافزایی ثانویه نقش دارد. وقتی دو کاتیون به طور همزمان در محیط وجود داشته باشند، میزان کمپلکس فلز IP6- که رسوب میکند، افزایش خواهد یافت. فیتات علاوه بر تشکیل کمپلکس با مواد معدنی کمنیاز و پرنیاز جیره (مواد معدنی موجود در اقلام خوراکی و مواد معدنی حاصل از مکملهای معدنی)، ممکن است کمپلکسهایی را نیز با پروتئین و نشاسته تشکیل دهد.
در pH های پایین، پروتئینها به واسطه بارهای الکترواستاتیک و در pH های بالا به واسطه پلهای نمکی ایجاد شده، قادرند مستقیما با IP6 پیوند برقرار کنند. اتصال نشاسته به اسید فیتیک (IP6) در نتیجه تشکیل پیوند هیدروژنی صورت میگیرد. اتصال اسید فیتیک (IP6) به پروتئین و نشاسته احتمالا قابلیت دسترسی این مواد مغذی را نیز کاهش میدهد. علاوه بر این، ترکیب IP6 با پروتئینها یا نشاسته درجه یونیزاسیون کمپلکس حاصله و در نتیجه، قابلیت فیتین در تشکیل کمپلکس مواد معدنی را تحت تأثیر قرار داده و احتمالا باعث تغییر کارایی فیتازهای مختلف خواهد شد.
از نقطه نظر تغذیهی کاربردی طیور، درک اثر متقابل اسید فیتیک (IP6) با سایر مواد مغذی در خوراک و شیرابهی هضمی حائز اهمیت است، چرا که وضعیت فیزیکی یا انحلالپذیری کمپلکسهای مواد معدنی با IP6 در شیرابهی هضمی، میزان قابلیت دسترسی فسفر فیتاته را تعیین خواهد کرد. در صورتیکه کمپلکس ماده معدنیIP6- رسوب کند، هر گونه فیتازی که در رودهی کوچک حضور داشته باشد، صرف نظر از منشا آن (به عنوان مثال، برونزادی یا درونزادی)، قادر به بروز اثر هیدرولیتکی خود نخواهد بود؛ این امر اثربخشی فیتاز را بشدت کاهش خواهد داد. افزایش pH شیرابهی هضمی همزمان با حرکت آن به سمت انتهای دستگاه گوارش، باعث یونیزه شدن مولکول فسفر فیتاته شده و احتمال تشکیل کمپلکس با کاتیونهای فلزی دو ظرفیتی مانند روی، کلسیم، منگز و آهن بالا میبرد. این افزایش pH موجب کاهش انحلالپذیری کمپلکس حاصله شده و در نتیجه اثربخشی فیتاز را کاهش میدهد.
فیتازها
فیتازها (میو-اینوزیتول هگزافسفات هیدرولازها) آنزیمهای فسفاتازی هستند که هیدرولیز پیوندهای استر فسفات را کاتالیز میکنند. این آنزیمها قادرند یک یا چند گروه فسفات را از مولکول IP6 هیدرولیز نموده و فسفر معدنی و یک سری از استرهای فسفر را (به عنوان فرآوردههای نهایی واکنش) تولید کنند. فیتازها بهطور گسترده در گیاهان، حیوانات و میکروارگانیسمها وجود دارند. اتحادیهی بین المللی بیوشیمی اخیرا، آنزیمهای فیتاز را در دو گروه دستهبندی نموده است: 3-فیتاز (3.1.3.8EC ) و 6-فیتاز (3.1.3.26EC ) که دفسفوریلاسیون IP6 را در موقعیتهای متفاوتی بر روی حلقهی اینوزیتول آغاز کرده و طیفی از ایزومرهای اینوزیتول فسفات با درجه فسفریلاسیون پایینتر را تولید میکنند. آنزیمهای نوع 3-فیتاز دفسفوریلاسیون IP6 را در موقعیت 3 آغاز کرده و 6.5.4.2.1- پنتاکیس فسفات و Pi (فسفر معدنی) را تولید میکنند، در حالی که 6-فیتازها فسفوریلاسیون IP6 را در موقعیت 6 شروع کرده و تولید 1،2،3،4،5-پنتاکیس فسفات و Pi میکنند. فعالیت آنزیمهای 3-فیتازها همیشه به دفسفریلاسیون کامل IP6 منتهی نمیشود، در حالی که فعالیت 6-فیتازها دفسفریلاسیون کامل IP6 را به دنبال خواهد داشت.
اعتقاد بر این است که میکروارگانیسمها به طور معمول، 3-فیتاز تولید میکنند ولی 6-فیتازها معمولا در گیاهان یافت میشوند. با این وجود، شواهدی مبنی بر وجود یک سری استثنائات در این رابطه وجود دارد. به عنوان مثال، وجود آنزیم 3-فیتاز در دانه سویا و آنزیم 6-فیتاز در اشریشیا کلی گزارش شده است. فیتازهای میکروبی، در دامنه pH 6-2 فعالیت دارند در حالی که فیتازهای گیاهی فعالیت بهینهی خود را در مقادیر pH نزدیک به 5 بروز میدهند.
برای فیتازهای موجود در دستگاه گوارش حیوانات چهار منبع احتمالی قابل تصور است:
1) فیتازهای موجود در اقلام خوراکی
2) فیتازهای میکروبی برونزادی که به جیره اضافه میشوند
3) فیتازهای تولید شده توسط میکرفلورای ساکن دستگاه گوارش
4) فیتاز متصل به غشای مخاطی روده
نشان داده شده است که فیتاز موجود در اقلام خوراکی موجب بهبود راندمان استفاده از فسفر فیتاته در حیوانات تک معدهای میشود. مقادیر زیادی فیتاز در گندم، چاودار، تریتیکاله و جو یافت شده است ، با این وجود فعالیت فیتاز در بذر واریتههای مختلف این گیاهان تغییرپذیری زیادی را نشان میدهد. فیتاز درونزادی موجود در اقلام خوراکی ممکن است به واسطه فرآوری حرارتی خوراک ، کاهش pH در قسمتهای فوقانی دستگاه گوارش و فعالیت پپسین مترشحه در دستگاه گوارش، غیرفعال شود. نشان داده شده است که فعالیت فیتاز با افزایش دمای فرآیند تولید پلت به بیش از 75 درجهی سانتیگراد، کاهش مییابد؛ با این حال، میزان این افت فعالیت به شکل و نوع آنزیم بستگی خواهد داشت. تغییرپذیری بالا و عدم ثبات فیتازهای طبیعی موجود در اقلام خوراکی، امکان در نظر گرفتن فعالیت آنها را در هنگام فرمولاسیون جیره به طور کامل منتفی میکند.
اغلب باکتریها، مخمرها و قارچها قادر به تولید فیتاز هستند. در بین تمام میکروارگانیسمهای مورد مطالعه، قارچهای جنس آسپرژیلوس بالاترین میزان تولید فیتاز را دارا بوده و در این بین آسپرژیلوس نایجر بالاترین نرخ تولید فیتاز برونسلولی را به خود اختصاص داده است. قارچهای جنس آسپرژیلوس به تولید دو نوع فیتاز مختلف گرایش نشان میدهند که یکی از آنها (phyA) فعالیت بهینه خود را در pH 5/5 و 5/2 به نمایش میگذارد و pH بهینه فیتاز نوع دوم (phyB) 0/2 میباشد. عدد pH بهینه این فیتازها و نیز پایداری حرارتی آنها و مقامتشان در برابر آنزیمهای پروتئولایتیک دستگاه گوارش (در مقایسه با فیتازهای گیاهی)، استفاده از آنها را به عنوان افزودنی خوراکی جهت بهبود فراهمی فسفر فیتاته جیره، توجیهپذیر مینماید. افزودن فیتاز میکروبی به خوراک با افزایش بهرهوری فسفرفیتاته در بوقلمونها و مرغها همراه بوده است. میکروبهای مجرای گوارشی جانوران قادر به هیدرولیز فسفر فیتاته میباشند با این وجود میزان اثربخشی این هیدرولیز تا به امروز به طور کامل مشخص نشده است و بر اساس مرور منابع، مطالعات علمی انجام شده در این زمینه بسیار اندک میباشند. اغلب این مطالعات در دامهای نشخوارکننده، موش و خوک انجام شدهاند.
فیتاز رودهای
وجود یک آنزیم تجزیه کنندهی فیتاز در دستگاه گوارش، اولین بار در موش صحرایی و در سال 1937 میلادی گزارش شد . از آن زمان مطالعات زیادی نشان دادهاند که عصارهی استخراج شده از لایهی مخاطی رودهی دامهای نشخوارکننده و تک معدهای قادر به هیدرولیز فسفر فیتاته میباشد. وجود فیتاز در لایهی مخاطی رودهی جوجهها گزارش شده است. با اینکه فیتاز در تمام بخشهای رودهی باریک یافت شده است، اما بالاترین سطح آن به دوازدهه مربوط میشود.
در مورد اینکه آیا وجود فعالیت فیتاز در روده صرفاً نتیجه فعالیت فسفاتاز اسیدی یا قلیایی غیراختصاصی است، در بین دانشمندان اختلاف نظر وجود دارد، اما این بحث از نظر عملی بی اهمیت است. چنانچه مشخص شود که عصاره مخاط رودهی کوچک قادر به آزاد سازی Pi از IP6 است، مهم نیست که این امر توسط یک فیتاز اختصاصی انجام شده باشد یا نه. مقالات منتشر شده، این مطلب را که در مخاط رودهی طیور آنزیمی با قابلیت هیدرولیز فسفر فیتاته وجود دارد، مورد تأیید قرار میدهند. این آنزیم تحت تأثیر سن حیوان، ژنتیک و سطح مواد مغذی جیره قرار میگیرد؛ پرندگان بالغ در مقایسه با پرندگان جوانتر سطح بالاتری از آنزیم تولید میکنند.
در کنار سن و ژنتیک، فعالیت فیتاز رودهای تحت تاثیر عوامل مختلف تغذیهای نیز قرار دارد. نشان داده شده است که سیترات اضافه شده به جیرهی موش در شرایط برونتنی، فعالیت فیتاز روده را کاهش میدهد حال آنکه در شرایط درونتنی باعث افزایش هیدرولیز فسفر فیتاته میشود. این افزایش در هیدرولیز فسفر فیتاته تحت شرایط درونتنی، ممکن است به دلیل قابلیت سیترات در تشکیل کمپلکس کیلاته با کلسیم باشد که موجب کاهش کلسیم آزاد در محیط روده و درنتیجه کاهش تشکیل کمپلکسهای نامحلول کلسیم با اسید فیتیک (IP6) میشود.
شواهدی وجود دارد که نشان میدهد سطح IP6 (در جیره یا محتویات روده) ممکن است بر میزان فعالیت فیتاز رودهای تأثیر بگذارد؛ با این حال نتایج گزارش شده ضد و نقیض بودهاند. طی مطالعهای، افزودن منابع خالص فیتات کلسیم و سدیم به جیره فعالیت فیتاز روده در جوجهها را افزایش نداد، حال آنکه در مطالعهای دیگر افزایش سطوح IP6 در جیرهی جوجهها، فعالیت فیتاز رودهای را کاهش داد.
سطح مواد معدنی موجود در جیره فعالیت فیتاز رودهای را تحت تاثیر قرار میدهد. سطوح بالای منیزیم در جیره (4/0 و 6/0 درصد)، فعالیت فیتاز رودهای جوجهها را کاهش میدهد. افزایش سطح کلسیم جیره نیز موجب کاهش هیدرولیز فسفر فیتاته در جوجهها میشود. پیشنهاد شده است که اگر نسبت مولی کلسیم به IP6 در جیره از 6:1 تجاوز نماید موجب تشکیل کمپلکسهای نامحلول Ca-IP6 خواهد شد؛ آنزیم فیتاز (چه با منشأ رودهای و چه خوراکی) فاقد تأثیر بر کمپلکس نامحلول Ca-IP میباشد. سطوح بالای کلسیم جیره، فعالیت فیتاز روده را در جوجهها کاهش میدهد. در مقابل، مطالعات دیگر نشان دادهاند که افزایش غلظت کلسیم جیره در عمل فعالیت فیتاز رودهای را در جوجهها افزایش میدهد. محققان دریافتهاند که با کاهش فسفر معدنی جیره از 48/0 به 16/0 درصد، فعالیت فیتاز رودهای جوجهها افزایشی دو برابری را نشان میدهد. این در حالی است که سایر محققان تفاوتی در فعالیت فیتاز رودهای جوجهها یا مرغهای بالغ تغذیه شده با جیرههای حاوی 2/0 تا 6/0 درصد فسفر معدنی مشاهده نکردهاند.
تغییر سطوح ویتامین D3 جیره نیز فعالیت فیتاز رودهای را تحت تاثیر قرار میدهد. در مطالعهای اولیه افزودن ویتامین D3 به جیرهی حاوی فیتات کلسیم خالص باعث افزایش استفاده از فسفر فیتاته در موشهای صحرایی شد، حال آنکه افزایشی در فعالیت فیتاز رودهای مشاهده نشد. با این حال، در مطالعات بعدی با افزایش سطح ویتامین D3 جیره، فعالیت فیتاز در عصارهی بافت رودهی جوجه بهطور جزئی افزایش یافت. احتمالا در مطالعهی اولیه انجام گرفته برروی موشها، سطح پایین فسفات معدنی جیره (25/0درصد) باعث افزایش فعالیت فیتاز رودهای شده و از این طریق تأثیر ویتامین D3 را تحتالشاع قرار داده باشد. مطالعات اخیر نشان دادهاند که فعالیت فیتاز مخاطی در جوجهها تحت تأثیر سطوح 1α-هیدروکسی کولهکلسیفرول یا 25-هیدروکسی کولهکلسیفرول قرار نمیگیرد، اگرچه نشان داده شده است که هر دو ترکیب یاد شده، باعث افزایش هیدرولیز فسفر فیتاته تحت شرایط درونتنی میشوند.
- مطالب مرتبط: